صنعت سرمایهگذاری ایرادات بسیار زیادی دارد.
مشاوران سرمایهگذاری[1] با استفاده از این استدلال که سرمایهگذاری یک فرآیند طولانی مدت است، مشتریان را تشویق به خرید و نگهداری محصولات سرمایهگذاری میکنند. گزارشات تحلیلیای که با دقت طراحی شدهاند و همچنین استراتژیهای بازاریابی مدیریت ثروت، این رویکرد را حمایت میکنند. هنگامی که بازار صعودی است، مشاوران به مشتریان اطلاع میدهند که همه چیز خوب است و احتمالاً ارزش سرمایه آنها افزایش خواهد یافت. هنگامی که بازارها سقوط میکنند، آنها سریعاً به مشتریان یادآوری میکنند که همه چیز خوب است و بازارها به مرور زمان و به تدریج ارزش خود را با وجود شکستهای گاه به گاه افزایش خواهند داد. صرف نظر از بالا و پایینهای بازار، صنعت مالی همچنان به دریافت کمیسیون و کارمزد از مشتری ادامه میدهد.
من قبلا مشاور سرمایهگذاری بودم و به طور کامل با تئوری آکادمیک و مدلهای اقتصادسنجی که زیربنای این صنعت هستند، آشنا هستم. من به خوبی میدانم که چگونه مشتریان را تشویق به خرید و نگهداشتن سرمایه کنم.
اما من دیگر تئوریهای چند دهه قدیمی، مدلهای ناقص و مزخرفات غیرمنطقی را قبول ندارم. چند سال پیش از صنعت مالی خارج شدم.
ناامیدی میتواند یک محرک قوی باشد. من از صنعت سرمایهگذاری و تمرکز آن بر تشویق مردم به خرید و نگهداری سهام ناامید شده بودم. این ناامیدی به من این انگیزه را داد تا عمیقاً بر روی نیروهای مؤثر بر پرایساکشن در بازارهای مالی تمرکز کنم. چرا بازارها صعود و سقوط میکنند؟ متوجه شدم که بازارهای مالی تا حد زیادی بازتابی از روانشناسی توده شرکتکنندگان بازار هستند. زمانی که معاملهگران و سرمایهگذاران احساس مثبتی داشته باشند، خرید میکنند. وقتی که احساس ترس کنند، میفروشند. این احساسات متغیر همان چیزی است که تغییراتی را در روند قیمت ایجاد میکند.
چه چیزی روی این احساسات تأثیر میگذارد؟ بسیاری در صنعت سرمایهگذاری معتقدند که اخبار روزانه بر احساسات تأثیر میگذارد. من اینطور فکر نمیکنم. من معتقدم که «اخباری» که ما میبینیم، میشنویم و میخوانیم با احساسات متغیری ایجاد میشود که قبلاً بر بازارها تأثیر گذاشته است.
به عنوان مثال، روزهایی که احساسات سرمایهگذار باعث تغییر روند قیمت میشود، رسانههای مالی استدلالهای قانعکنندهای ارائه میکنند تا نشان دهند که چگونه اظهارات بانکداران بزرگ، تغییر چند برابری درآمد یا تغییر یک شاخص اقتصادی، تغییر روند قیمت را توجیح میکنند. این توضیحات ارائه شده توسط رسانهها، بسته به میزان تغییر قیمت، متفاوت خواهد بود.
تحقیقاتی که انجام دادم مرا به این نتیجه رساند که نیروهای طبیعت در کیهان ما، احساسات ما را تحت تأثیر قرار میدهند. تلاش من برای کنکاش در مورد این نیروهای محرک احساسات، منجر به انتشار اولین کتابم، به نام گاو، خرس و سیارات[2] شد. در این کتاب، من خواننده را با اصول اولیه نحوه استفاده از آسترولوژی مالی به عنوان ابزاری برای درک اینکه چه زمانی احساسات ممکن است منجر به تغییرات روند قیمت شود، آشنا کردم.
من در طی تحقیق برای درک عمیقتر نیروهایی که احساسات سرمایهگذاران را تحریک میکنند، چرخههای بازار مبتنی بر سیارات زحل، مریخ، مشتری و اورانوس را بررسی کردهام. من میانگین طلایی (حد وسط)، دنباله طلایی، قدرت ماه، خطوط گذر سیارهای، زمان مربع قیمت و ساعت جهانی را مطالعه کردهام. در مجموع، این پدیدهها یک علم هستند. این پدیدههای علمی با تغییر احساسات شرکت کنندگان بازار و در نتیجه با تغییرات روند قیمت در بازارها مرتبط هستند. شناخت این پدیدههای علمی تا حد زیادی به دلیل قدرت بسیار بالای ذهنهای علمی در طول تاریخ از جمله براهه، کپلر، گالیله، کوپرنیک و نیوتن است که حرکات سیارات و نیروهای جاذبه بین اجرام آسمانی را مطالعه کردند. دانشمند برجسته استیون هاوکینگ گفته است که «نیوتن آسمانها و زمین را متحد کرد». انیشتین، لماتر، گامو و دیگران در اوایل قرن بیستم با نتیجهگیریهای خود مبنی بر اینکه جهان ما سرشار از تشعشعات کیهانی است که از انفجار بزرگ اولیه ایجاد شدهاند، به شدت به درک ما در مورد نیروهای طبیعت کمک کردهاند. با وجود این پیشرفتهای علمی، دانشمندان و روانشناسان هنوز به طور کامل درک نکردهاند که چگونه این نیروهای طبیعت احساسات ما را تحت تأثیر قرار میدهند. بهترین کاری که میتوانیم انجام دهیم این است که از درک جزئی خود از رویدادهای آسمانی در کنار علم ریاضیات برای پیشبینی تغییرات روند بازار استفاده کنیم. متأسفانه، در جامعه به سرعت در حال پیشرفت ما، شرکتکنندگان بازار بسیار مایلند که مفاهیمی را کنار بگذارند که نمیتوان آنها را در محدودیت 140 حرفی پیغامهای توییتر توضیح داد.
ترس نیز به شدت به من انگیزه داده است. کتاب «علم گمشده» برای آشنا کردن معاملهگران و سرمایهگذاران بازار با این پدیدههای علمی که به طور فزاینده در معرض خطر فراموش شدن هستند، طراحی شده است. هر روز ما غرق ایدههای سرمایهگذاری جدیدی از سوی تحلیلگران، مجریان برنامههای تجاری تلویزیون و حتی شخصیتهای رنگارنگ تلویزیونی میشویم که در حالی که از جلوههای صوتی دیوانهکنندهای در برنامههای استودیویی خود به کار میبرند، فریاد میزنند: «یوهووووو» و «بخر، بخر، بخر». با افزایش این عوامل حواسپرتی، میترسم با وجود آگاهی از اینکه نیروهای طبیعت بر بازارهای مالی تأثیر میگذارند، این مورد بسیار مهم را فراموش کنیم.
با درک و به کارگیری دقیق پدیدههایی مانند ریاضیات ریشه دوم، چرخههای قمری، خطوط گذر سیارهای، ریاضیات میانگین طلایی و موارد دیگر، میتوانیم به آنها احترام بگذاریم و در نتیجه تصمیمات سرمایهگذاری و تجاری به موقع بیشتری اتخاذ کنیم.
در فصل اول، در مورد میانگین طلایی و یک روش منحصر به فرد برای توضیح چرخههای بازار بر حسب ماهها خواهید خواند. فصل دوم به شما نشان میدهد که چگونه سطوح قیمت حمایت و مقاومت با خطوط گذر سیارهای همسو می شوند. فصل سوم به ریاضیات ریشه دوم، مربع نه تایی و خطوط گان میپردازد. فصل چهارم مفهوم بلندمدت نمودارسازی دادههای قیمت را که از اول ژانویه یک سال شروع میشود، مورد بررسی قرار میدهد. در فصل پنجم، در مورد الگوهای نمودارسازی که هارولد گارتلی فقید در طول زندگی حرفهای موفق خود در وال استریت استفاده کرده است، آشنا خواهید شد. پس از خواندن فصل ششم، به قدرت ماه پی خواهید برد. فصل هفتم به شما نشان میدهد که چگونه حرکت سیارات در طول زمان میتواند با چرخههای بازار هماهنگ باشد. در نهایت، در فصل هشتم، خواهید دید که چگونه دبلیو.دی. گان[3] و لویس مکوایرتر[4] در دهههای 1920 و 1930 از تکنیکهای آسترولوژی برای پیشبینی تاریخهای کلیدی در هر ماه که در آنها بازارها احتمالاً تغییراتی را در روند قیمت تجربه خواهند کرد، استفاده کردند.
امیدوارم که پس از به کارگیری مفاهیم ارائه شده در این کتاب، بازارهای مالی را به شکلی پویاتر ببینید. امیدوارم زمان بگذارید و عمیقاً در مورد قدرت کیهان فکر کنید. امیدوارم حتی به دنبال افزایش دانش خود در مورد پدیدههایی باشید که در این کتاب در مورد آنها خواهید خواند.
زمان رهایی از ذهنیت خرید و نگه داشت فرا رسیده است.
سفر شما برای آشنایی با علم گمشده هم اکنون آغاز میشود.