در طیِ سالها معامله­ گری، هرگز نتوانسته بودم به سودِ پیوسته برسم. مانند بسیاری از معامله گرانِ دیگر، با خواندنِ کتابها و تماشایِ فیلم‌های آموزشی معاملاتی، کار خود را شروع کردم. بیش از صد جلد کتاب در مورد معامله گری خوانده­ ام و صدها ایده­ ی معاملاتی مختلف را آزموده ­ام؛ از کتابهای کلاسیک گرفته تا جدیدترین نشریه­ ها؛ از تحلیلِ تکنیکال تا اصول بنیادینِ بازار؛ از اندیکاتورها تا پرایس اکشن، و بسیاری روش‌ها و استراتژی‌های دیگر که آنها را به یاد نمی‌­آورم. بعضی از آنها نسبت به بقیه آموزنده ­تر و بعضی‌­ها هم کاملا بی‌­فایده هستند. من به این نتیجه رسیدم که هیچ یک از آن ایده ­ها، به طور مداوم برای من کار نمی‌­کرد، دلیل آن هم حقیقتا این است که روش فکر کردن افراد متفاوت است. از آن لحظه، تصمیم گرفتم که روشِ معاملاتیِ خودم را ایجاد کنم. من میخواستم یک استراتژی خاص کشف کنم که بتواند توسط همه­ ی افراد استفاده شود و به طور مداوم سودآور باشد.

همیشه شنیده بودم که بازار، خطرناک است: نابغه­ های وال­استریت، فریبکار هستند. خوب، این موضوع من را جذب کرد و به روش‌هایی که آنها برای فریب مردم استفاده می‌کردند، فکر کرده و سعی کردم تا از این خطرها اجتناب کنم. همچنین لحظاتی روی نمودار وجود دارند که حقیقتا گیج کننده می­‌باشند، و سوال‌هایی پیش می­آمدند که من نمی­توانستم جواب آنها را از کتابها و فیلمها پیدا کنم. تا وقتی که کتاب “Master the Markets” [1] اثر تام ویلیامز[2] را خواندم. این کتاب، دروازه ­ی جدیدی را به روی من گشود، و برخی از ترفندهایِ مخفی بازار را برای من آشکار کرد. من بیشتر جستجو کردم و خیلی زود فهمیدم که تَلِه ­هایی در سرتاسر نمودار وجود دارند. این تله ­ها پوشش‌هایی هستند که بازار را برای معامله گرانِ تازه کار، اسرارآمیز می‌­سازند.

تله­ ها همیشه آنجا بوده ­اند. شما فقط متوجه آنها نشده ­اید. کار شما این است که آنها را به خاطر بسپارید، درست مثل حفظ کردنِ فرمولهای اصولی ریاضی در دبیرستان. یاد بگیرید هنگامیکه دیگران در جهتِ مخالف به دام افتاده­ اند، وارد معامله شوید و هنگامی که به دام می­‌افتید، بلافاصله از معامله خارج شوید.

من هرگز اعتقاد ندارم که کسی یک «فرمول جادویی» به انسان بدهد که بتوان بلافاصله با آن پول به دست آورد. بازار یک مکانِ جِدّی است، که سرمایه­ گذاران، بانکدارها، نهادها، و کارآفرینان، پول خود را در آنجا قرار می‌دهند. شما برای مشارکت در بازار، باید آن را جدی بگیرید. این کار شامل احتیاط، نظم، تجزیه و تحلیل، برنامه­ ریزی، هماهنگی، نگرش مثبت و تصمیم ­گیری می‌­باشد.

من این کتاب را به ساده ترین زبانِ انگلیسی نوشته­ ام. هدف از این کار این است که همه بتوانند آن را درک کنند و در طی چند روز یاد بگیرند. اگر هر گونه مشکلِ گرامری مشاهده کردید، من را ببخشید چرا که انگلیسی زبان اول من نیست. من این کتاب را به دو بخش تقسیم میکنم. اولین بخش اصول اولیه ­ی پرایس ­اکشن و تفسیرهای شخصی من از بعضی از مفهوم ­ها را در بر میگیرد. بخشِ دوم، مفهوم تله را به طور مفصل به همراهِ مثال های CL ارائه میکند. من قرارداد آتی نفت خام[3] (CL) را به عنوانِ تنها نمودار خود انتخاب کرده­ ام چرا که از زمانِ آغازِ سفرِ تجاریِ خود، معاملات CL را انجام داده ­ام. این تنها چیزی است که من به دلیلِ نوسانِ بالا و واضح بودنِ عملکرد قیمت، معامله میکنم.

معتقدم که CL برای شروع، عالی است، در حالیکه ES (قرارداد آتی الکترونیکی Emini S&P 500)[4] فقط توسطِ افراد حرفه ­ای معامله می­‌شود. ES نسبتا آهسته ­تر حرکت می‌کند و نشستِ معاملاتی آن بسیار طولانی است. از سوی دیگر، CL نسبتا سریعتر حرکت میکند و بیشتر فعالیتها در نشستِ صبح تا قبل از ظهر انجام می­‌شوند. به هر حال، علاوه برCL ، TF (شاخص2000 Mini Russell)، و NQ (E-mini NASDAQ 100) دو انتخاب عالی برای معامله می­‌باشند. من یک معامله ­گر روزانه[5] هستم و همه­ ی قراردادهایم را در پایانِ روز می­‌بندم. من هیچ پوزیشنی را باز نگه نمیدارم، چون میخواهم هر شب سرم را راحت روی بالش بگذارم، بدون اینکه نگرانِ نشستِ اروپا یا اخباری باشم که در طول شب روی می­دهند. من از نمودار کندل استیک 5 دقیقه‌­ای و 20 EMA[6] به عنوان تنها اندیکاتور خود، استفاده میکنم. مهم نیست که چه قرارداد آتی ­ای را معامله می‌­کنید؛ مهم نیست که از چه تایم فریمی استفاده میکنید، شما متوجه خواهید شد که مفهوم تله را میتوان در همه جایِ بازار پیدا کرد.